وکالت، مجید پشنگ پور وکیل پایه یک ، 09371439979 کارشناس ارشد حقوق خصوصی

وکالت و مشاوره حقوقی تخصصی توسط وکیل پایه یک دادگستری و مشاوره در خصوص موارد حقوقی ، کیفری ، ملکی ، خانواده ، پیمانکاری و تنظیم قرارداد می باشد

وکالت، مجید پشنگ پور وکیل پایه یک ، 09371439979 کارشناس ارشد حقوق خصوصی

وکالت و مشاوره حقوقی تخصصی توسط وکیل پایه یک دادگستری و مشاوره در خصوص موارد حقوقی ، کیفری ، ملکی ، خانواده ، پیمانکاری و تنظیم قرارداد می باشد

وکالت ، حقوق ، وکیل ، پایه یک دادگستری، اتاق اصناف، قرارداد، کسب و کار، وکیل کسب و کار ، دعاوی مالی، تجاری، قراردادها شامل چک، داوری، قراردادها، مناقصات، اختلافات مالی، سفته، برات، فاکتور، رسید عادی و …
🔹 شرکت ها و مالکیت معنوی شامل اختلافات شرکا و هیئت مدیره، سهام، برند و علامت تجاری، ورشکستگی، اختراع، آثار ادبی و هنری و …
🔹 دعاوی املاک شامل اختلاف در مالکیت، خرید و فروش اموال غیرمنقول، املاک، شهرداری، منابع طبیعی، جهاد کشاورزی، زمین شهری و اوقاف، ثبت اسناد و املاک، موجر و مستاجر، سرقفلی، حق کسب و پیشه، تخلیه
وکیل پایه یک دادگستری شماره تماس ۰۹۳۷۱۴۳۹۹۷۹
بایگانی

۲۰ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

حق مالکیت: کاملترین حق عینی است یعنی تنها حقی هم هسـت کـه کامـل اسـت یعنـی 

مالک طبق  ق.م هر کاری می تواند در ملک خود انجـام دهـد . مالکیـت دو جـور اسـت : 

1 )عین )مثل تمام اشیاء( 1 )منفعت یعنی فایده عین، هر عینی یک فایده دارد.

مثال: سکونت در خانه منفعت است. سواری در ماشین منفعت است. 

مالکیت عین: مثل مالک خانه، مالک ماشین

مالکیت منفعت: طبق  ق.م مستأجر فقط مالک منفعت است:

مالکیت ۳ حالت دارد: 

1 )شخص هم مالک عین و هم مالک منفعت است. مثل خانه، ماشین

۲)شخص مالک عین است و مالک منفعت نیست. مثل مؤجر

۳ )شخص مالک عین نیست و مالک منفعت است. مثل مستأجر

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۹ ، ۱۵:۲۲
مجید پشنگ پور

 

-ممکن است اشخاص نسبت به اموال علاقه‌های ذیل را دارا باشند:
1 -مالکیت (اعم از عین یا منفعت)
۲ -حق انتفاع. 
۳-حق ارتفاق به ملک غیر.
بقیه نیز 
حق تحجیر و حق شفعه و حق عینی تبعی یعنی حق وثیقه می باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۹ ، ۱۵:۱۰
مجید پشنگ پور

حق: یعنی سلطه، قدرت، اقتدار. حق عبارت است از امتیاز و توانایی که قانون به افـراد مـی دهـد 
که بتوانند زندگی کنند. 
در حقوق مدنی حق بر دو قسم است: 1 )حق مالی 1 )حق غیر مالی
حق مالی داخل در دارایی است در حالی که حق غیر مالی خارج از دارایی است. حق مـالی بـا مـال 
ارتباط دارد در حالی که حق غیر مالی با شخصیت انسان ارتباط دارد. 
حق مالی و حق غیر مالی چند فرق دارند:
1 )حق مالی قابل تقویم به پول است. یعنی اگر حق خود را بپردازی در ازای آن به تو پـول 
می دهند. مثل حق مالکیت، وقتی مالک فـرش باشـیم اگـر آن را بـدهیم در ازای آن پـول 
دریافت می کنیم. 
 ولی حق غیر مالی قابل تقویم به پول نیست. مثل حق زوجیت، حق ابوت و حق بنوت. 
1 )حق مالی قابل نقل و انتقال است که به صورت 1 )نقل و انتقال ارادی 1 )نقل و انتقـال 
قهری )در اثر فوت محقق می شود(، ولی حق غیر مالی قابل نقل و انتقال نیست نه بـه صـورت 
ارادی و نه قهری.
5 )حق مالی قابل اسقاط است. یعنی صاحب مال می تواند حق خـود را از بـین ببـرد مثـل 
اعراض از ملک. ولی حق غیر مالی قابل اسقاط نیست. مثل حق زوجیت، حق ابوت )پدر هرگـز 
نمی تواند پدر بودن خود را انکار کند(.
1 )حق مالی قابل توقیف است. )طلبکار می تواند حقوق مالی بدهکار را توقیـف کنـد ( ولـی 
حق غیر مالی قابل توقیف نیست. 
کل حقوق مدنی در عالم ثبوت بر دو قسم است: 1 )حق مالی 1 )حق غیر مالی
ثبوت: یعنی هر آنچه در واقع وجود دارد. برای رأی دادن فقط ثبوت کافی نیست بلکه باید حـق 
خود را اثبات کنیم. 
اثبات: عالم اثبات یعنی آنچه در عالم ثبوت است نزد قاضی مطرح شود تا او پی به عـالم ثبـوت 
ببرد. البته ثبوت همیشه قابل اثبات نیست. 
حقوق مدنی کالً ثبوت است و آیین دادرسی مدنی کالً عالم اثبات است.
حق مالی دو قسم است: 1 )حق عینی 1 )حق دینی )حق شخصی، طلب(
حقِ مستقیم بر روی مال حق عینی است. یعنی رابطه ی مستقیم شـخ بـا مـال . مـثالً حـق 
مالکیت مانند مالکیت ماشین و خانه. 
حق دینی حقی است که مستقیم روی شخ است و غیر مستقیم روی مـال . یعنـی از طریـق 
یک شخص به مال می رسد. مثل طلب

حق عینی دو قسم است: 1 )حق عینی اصلی 1 )حق عینی تبعی
حق عینی اصلی: یعنی حق عینی مستقل است و وابسته به حق دیگر نیست مثل حق مالکیت
که وابسته به حق دیگری نیست. 
حق عینی تبعی: یعنی حق عینی وابسته به یک حق دینی است. اول بایـد حـق دینـی وجـود 
داشته باشد تا بعداً حق عینی تبعی به وجود بیاید. 
مثال: ما از بانک وام می گیریم و به بانک بدهکار می شویم یعنی بانک حق دینـی دارد و بانـک 
از ما وثیقه می خواهد که اگر بدهی خود را پرداخت نکردیم او از روی خانه ما بدهی خـود را بـر 
می دارد. بانک در اینجا دو حق دارد: 1 )حق دینی روی شخ 1 )حق عینی تبعی روی ملک
مثال: مهریه می تواند هم عینی باشد و هم دینی. اگر سکه باشد دینی است و اگـر ملـک باشـد 
عینی است. 
حق تألیف نه عینی است و نه دینی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۹ ، ۱۴:۴۳
مجید پشنگ پور

قواعد حقوقى تحت تأثیر عوامل گوناگونى هستند؛ واختلاف این عوامل موجب تنوّع قواعد حقوقى در
جوامع متعدد  میشود. قانونگذار باید هنگام وضع قانون همه عوامل تاریخى، سیاسى، مذهبى 
واقتصادى حاکم بر جامعه را مد نظر قرار دهد. با وجود این، احراز واقعیتهاى موجود در حقوق کافى
نیست. قانونگذار باید تلاش کند تا بهترین قاعده را بیابد ودر انتخاب آن نظم عمومى وعدالت را هرچه 
بیشتر رعایت کند.
بنابر این، هدفى که قانونگذار به دنبال آن قاعده وضع میکند، در ایجاد وچگونگى مفاد آن بسیار مؤثّر
است، ودر واقع هدف، راهنماى قانونگذار است.

برخى از دانشمندان هدف قواعد حقوق را فرد مىدانند 
(مکتب اصالت فرد). 

گروه دیگر سعادت اجتماع را مهمتر مىدانند (مکتب حقوق اجتماعى)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۹ ، ۲۱:۴۰
مجید پشنگ پور

دانستن مسائل حقوقی از الزامات معامله و عمل حقوقی است و عدم اطلاع از مسائل حقوقی باعث ورود ضرر و‌خسارت‌حقوقی به شما می شود تیم حقوقی ما متشکل از وکلا و مدرس حقوق و اساتید دانشگاه با توجه مساله حقوقی و‌تخصصی برای رفع مساله حقوقی آماده دفاع و مشاوره حقوق قانونی و‌تجاری شما هستیم
لطفا قبل از هر اقدام‌حقوقی با‌متخصص امر و وکیل دادگستری مشورت کنید
شماره تماس ۰۹۳۷۱۴۳۹۹۷۹

وکیل پایه یک دادگستری 
کارشناس ارشد حقوق خصوصی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۹ ، ۲۰:۰۲
مجید پشنگ پور

اقسام حقوق مالی:
 : حق، اقتدار و امتیازی است که شخص در برابر سایر اعضاء جامعه داراست و انتفاع او از 
اشیاء از 2 راه ممکن است:
1 -بیواسطه 2 -اعمال برای صاحب حق به وسیلة دیگری
: حق انسان بر اشیاء یا: 1 -عینی است. یا 2 -دینی است.
: حق عینی است: یا 1 -اصلی است. یا 2 -تبعی
حق عینی اصلی حقی است که: 1 -شخصی مستقیم و بیواسطه صاحب حق است اعم از شخص 
طبیعی یا حقوقی.
2 -آن شئ خود موضوع حق قرار می گیرد. قابل تعقیب است یعنی اگر کسی مانع اجرای آن گردد 
صاحب حق میتواند رد آن را از متصرف بخواهد.
: کاملترین نوع حق عینی اصلی حق مالکیت است که به موجب آن مالک حق همه گونه 
انتفاع و تصرف را در ملک خود پیدا میکند.
: حق عینی تبعی به موجب آن عین معینی وثیقة طلب صاحب حق قرار میگیرد و به او حق 
می دهد که در صورت خودداری مدیون از پرداخت دین، طلب خود را استیفاء کند در این حالت 
حق دینی طلبکار به خاطر وثیقهای که برای آن معین شده مثل حق عینی است و برای طلبکار 
فقط حق تقدم است نه حق انتفاع از عین.
 : تفاوت حق عینی اصلی و تبعی: 1 -در حق عینی اصلی صاحب حق می تواند ناقص یا کامل 
از منافع مال استفاده کند ولی در حق عینی تبعی منافع متعلق به مدیون است و صاحب حق فقط 
حق تقدم در وصول طلب خود از مال را در صورت خودداری مدیون از پرداخت دارد پس برای 
استفاده از حق عینی تبعی ابتدا باید طلب اصلی را از مدیون خواست. عین اصلی مستقل است.
 : حق دینی حقی است که شخصص نسبت به دیگری پیدا می کند و ناظر به انتقال مال، 
انجام کار، خودداری از انجام کار میباشد.
 : کسی که دارای حق دینی است فقط به وسیلة مدیون و به طور مستقیم می تواند آن را 
بر روی اشیاء اعمال کند و راه عملی اجرای حق این است که الزام مدیون را به اجرای تعهد از 
دادگاه بخواهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۹ ، ۱۵:۲۲
مجید پشنگ پور

 

  یکی از تقسیم بندیهای حق به 2 دستة مالی و غیرمالی است:
1 )حق غیرمالی روابط غیرمالی است و قابل مبادله با پول نیست و قابل واگذاری و انتقال هم نیست 
مثل حق زوجیت، ابوت و نبوت.
ً درست است که این حق قابل مبادله با پول نیست ولی اثر آن تا قابل مبادله با پول است مثال زوجیت 
که یکی از اثرات آن مطالبة نفقه وارث است.
3 )حق مالی برای تأمین نیازهای مادی است- هدف آن تنظیم روابطی است که به لحاظ استفاده از 
اشیاء بین اشخاص وجود دارد. موضوع مستقیم آن تأمین حمایت از نفع مادی است- قابل مبادله 
و تقویم به پول است- مثل مالکیت- انتفاع- انجام کار معین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۹ ، ۱۵:۱۷
مجید پشنگ پور

 از نظر حقوقی مال دارای 2 شرط اساسی است:
1 )مفید باشد و نیازی را برآورده کند خواه آن نیاز مادی باشد یا معنوی 
مال مادی: چیزی است که موضوع داد و ستد حقوقی بین اشخاص قرار میگیرد مانند خانه، اتومبیل، 
فرش
مال معنوی: حقوق مالی است که به اشخاص امکان انتفاع از اشیاء مادی را میدهد مانند حق مالکیت 
و طلب از دیگران
2 )قابل اختصاص یافتن به شخص یا ملت معین باشد.
- اگر مطلق سوال شد مال مادی مدنظر است.
نکته 2 : ممکن است مال در رابطة دو طرف قرارداد ارزش مالی داشته باشد هر چند دیگران در برابر 
موضوع آن بهایی نپردازند، پس فقط کافی است که انگیزة معامله عقالیی و مشروع باشد. مانند 
خرید و فروش عکسها و یادگارهای خانوادگی
نکته 3 : درست است که مال اندک مانند دانهای گندم موضوع داد و ستد واقع نمی شود ولی نباید 
پنداشت که آن مالیت ندارد. به عنوان مثال وقتی دزدی خرمنی گندم را جزء جزء برباید نمیگویند 
بر ارزشی دست نیافته و مالی را بوده است بلکه ارزش مجموع خرمن گندم در اثر وجود 
ارزش در هر جزء گندم است و هر دانة گندم مفید و قابل تملک است.
نکته 4 : مالی که به حکم عادت در آینده ایجاد میشود و زمینة این وجود در دید عرف ارزش دارد 
باید آن را مال یا در حکم مال دانست و تلف آن را موجب ضمان دانست. مثل میوة درخت و منافع 
سکونت در خانه ای برای آینده.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۹ ، ۱۵:۱۱
مجید پشنگ پور

 

عقود: 
عقود جمع عقد و در لغت به معنی گره زدن و بستن است. 
عقد در اصطلاح حقوقی عبارت است از توافق اراده دو طرف برای ایجاد رابطه حقوقی یا اثر
حقوقی. 
هر عقدی با توافق حاصل میشود ولی هر توافقی عقد نیست

 

تفاوت عقود و ایقاعات: 
در ایقاعات یک اراده اثر حقوقی را به وجود میآورد ولی در عقود دو اراده نقش آفرینهستند. 
 
 معنی مصدری 
عقد دارای دو معنی است: 
 معنی اسم مصدری 
 
 
 با نام ( معین) 
عقود به دو دسته اند 
 بینام (نامعین) = قرارداد 
 
عقود معین به عقودی اطلاق میشود آه در مقررات دارای عنوان و احکام خاص هستند بر
خلاف عقود نامعین آه از قواعد عمومی قراردادها پیروی میآنند. 
در قواعد عمومی قراردادها به عقد خاصی نخواهیم پرداخت بلکه قواعد آلی مطالعه
خواهد شد. قواعد عمومی حاآم است بر تمام عقود، اعم از معین و نامعین، هر چند عقود
معین ویژگیهای مختص به خود هم دارند آه باید در مقررات مربوط به آنها مطالعه شود. 
 
معاملات: 
معاملات جمع م

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۹ ، ۱۴:۲۸
مجید پشنگ پور

وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی در استان البرزکرج فردیس و در تهران
وکلت در کلیه دعاوی حقوقی خانواده کیفری ثبتی شهرداری
تنظیم دادخواست کلیه دعاوی و لوایح قانونی
وکالت و مشاوره حقوقی در تمام مسائل حقوقی
وکالت دعاوی توسط وکیل پایه یک دادگستری در کرج و فردیس و تهران در پرونده های حقوقی و ملکی و کیفری و خانواده و دعاوی بین الملل و تجاری و دعاوی شرکت و شرکتها 

طرح دعاوی حقوقی و کیفری و دعاوی نیاز به دانش حقوقی دارد و اشخاص بدون دانش حقوقی قادر به دفاع از خود نستند زیرا قانون تکالیف و وظایفی برای طرفین دعوا مقرر داشته است که عدم اطلاع از آن باعث از بین رفتن حقوق قانونی اشخاص بطور کامل می گردد و حتی اقامه دعوا را از اشخاص گرفته می شود و عدم دانش به قانون باعث محروم گردیدن و تضییع حقوق واهان یا شاکی می گردد

با توجه پیچیدگی و قوانین متعدد و طرح و دفاع از دعوا نیاز به متخصص امر که وکلای دادگستری می باشند دارد برای هر مساله حقوقی با توجه به موضوع آن با اساتید متخصص بررسی می گردد و بهترین و دقیق ترین دفاع و دعوا طرح می گردد.

مشاوره بهتر از درمان است زیرا اگر قرارداد یا تعهد یا اعمال حقوقی درست و قانونی تنظیم نشده باشد شاید نتوان از از طریق قانون اقدامی نمود و حق خواهان قابل وصول نباشد. و خواهان خسارتخود  را نتواند از متضرر بگیرد.

مجید پشنگ پور -09371439979-

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۹ ، ۲۱:۰۹
مجید پشنگ پور